هیئت منتظران ورود شماراخوش آمدمی گوید لطفاباگذاشتن نظرمارایاری فرمائید اشعارمذهبی
هیئت منتظران حضرت مهدی(ع)نیشابوریهای مقیم مشهد
مذهبی -شعر-نوحه
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ -اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِاَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِاَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِاَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
ارتباط با مدیر
نام :
ایمیل:
موضوع:
پیغام :
نویسندگان وبگاه
آرشیو مطالب
دیگر امکانات

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 65
بازدید دیروز : 17
بازدید هفته : 132
بازدید ماه : 132
بازدید کل : 45102
تعداد مطالب : 30
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً - دوست گرامی شما می توانید اشعارخویش رابه وب سایت ماارسال تانمایش داده شود- شما می توانید جهت استفاده از اشعار شاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان میهن باسبک جدید به لینک واقع در موضوعات سایت مراجعه نمایید تلفن راهنمای اشعار 09151051002 می باشد


Untitled Document

روزشمار غدیر پخش زنده حرم
روزشمار فاطمیه آیه قرآن تصادفی مهدویت امام زمان (عج) وصیت شهدا

اسما خداوند متعال

هیئت منتظران به شماخوش آمدمی گید لطفابانظرهاتون مارایاری فرمایئد تلفن راهتنما: 09155170914
وب سایت هیئت منتظران حضرت مهدی (عج)نیشابوریهای مقیم مشهد لطفابه نظرات خودمارایاری فرمائید وب سایت هیئت منتظران حضرت مهدی (عج)نیشابوریهای مقیم مشهد اشعارخودرابه این سایت ارسال تابه نمایش گذاشته شود هیئت منتظران شبهای سه شنبه درمشهدمقدس برگزارمی گردد وب سایت هیئت منتظران حضرت مهدی (عج)نیشابوریهای مقیم مشهد هیئت منتظران شبهای سه شنبه درمشهدمقدس برگزارمی گردد هیئت منتظران شبهای سه شنبه درمشهدمقدس برگزارمی گردد وب سایت هیئت منتظران حضرت مهدی (عج)نیشابوریهای مقیم مشهد هیئت منتظران شبهای سه شنبه درمشهدمقدس برگزارمی گردد هیئت منتظران شبهای سه شنبه درمشهدمقدس برگزارمی گردد مداح : شاعراهل بیت برادرحاج مهدی جهان میهن-سخنران حجت الاسلام والمسلمین برزشی
اشعارمذهبی
نویسنده روابط عمومی در سه شنبه 28 آبان 1392 |

 

لطفاجهت استفاده از اشعارمذهبی ویادانلودکلیک فرمایئد

 

(برگرفته از وب سایت باب الحرم)

 

 

متن مداحی به همراه فیلم یا صوت متن مولودی به همراه فیلم یا صوت

تن روضه و اشعار مداحی مجالس مداحان و وعاظ مشهور ایران

 

متن روضه ها و مقاتل

 

متن اشعار مرثیه و مداحی

 

متن اشعار مدیحه و مولودی

 

متن اشعار سینه زنی(سنگین و شور)

 

متن اشعار (امام،رهبری،شهدا)

 

اشعار در فراق و مدح امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف  
اشعار مناجاتی سایر موضوعات

  همه ی موضوعات

 

اشعار شور سینه زنی شهادت امام علی علیه السلام اشعار سینه زنی سنگین شهادت امام حسین علیه السلام اشعار سینه زنی امام سجاد علیه السلام  
اشعار سینه زنی شهادت حُر علیه السلام اشعار سینه زنی و شور شهادت حضرت اباالفضل العباس علیه السلام اشعار و روضه های حضرت زینب سلام الله علیها
اشعار و روضه های حضرت مسلم بن عقیل اشعار سینه زنی شهادت حضرت قاسم بن الحسن علیه السلام  اشعار سینه زنی شهادت حضرت علی اصغر علیه السلام
 اشعار سینه زنی شهادت حضرت علی اكبر علیه السلام  اشعار سینه زنی امام رضاعلیه السلام  اشعار شور سینه زنی شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام
  اشعار سینه زنی سنگین شهادت امام علی علیه السلام    اشعار شور سـینه زنـی شهادت حضرت زهرا(س)  اشعار سـینه زنـی سنگین شهادت حضرت زهرا(س)
 اشعار شور سینه زنی شهادت امام حسین علیه السلام    اشعارسینه زنی امام جعفرصادق علیه السلام  اشعارسینه زنی امام موسی كاظم علیه السلام

 

 

 

 

 

 

لطفاجهت استفاده از اشعارمذهبی ویادانلودکلیک فرمایئد

 

(برگرفته از وب سایت  شهید آوینی )

 

نوحه - مرثیه - اشعار به مناسبت شهادت ائمه اطهار(علیهم السلام) مدیحه - مولودی - اشعار به مناسبت ولادت ائمه اطهار(علیهم السلام)
حضرت محمد (ص) حضرت محمد (ص)
حضرت علی(ع) حضرت علی(ع)
حضرت فاطمه(ص) حضرت فاطمه(ص)
حضرت امام حسن مجتبی(ع) حضرت امام حسن مجتبی(ع)
حضرت امام حسین(ع) حضرت امام حسین(ع)
حضرت عباس (ع) حضرت عباس (ع)
حضرت امام سجاد(ع) حضرت امام سجاد(ع)
حضرت امام محمد باقر(ع) حضرت امام محمد باقر(ع)
حضرت امام  جعفر صادق(ع) حضرت امام  جعفر صادق(ع)
حضرت امام موسی کاظم(ع) حضرت امام موسی کاظم(ع)
حضرت امام رضا(ع) حضرت امام رضا(ع)
حضرت امام جواد(ع) حضرت امام جواد(ع)
حضرت امام هادی(ع) حضرت امام هادی(ع)
حضرت امام حسن عسگری(ع) حضرت امام حسن عسگری(ع)
حضرت مهدی(ع) حضرت مهدی(ع)


برچسب‌ها: شور ماه محرم الحرام , اشعارمحرم, شعر, پایگاه شعرمذهبی, هیئت زینبیون , لطفا کیک فرمائید (پرینت بگیرید) , دریافت فایل pdf به عنوان نسخه چاپی اشعار , ,
متن روضه شب هشتم محرم_علی اكبر علیه السلام -حاج مهدی سلحشور
نویسنده روابط عمومی در 1 فروردين 1387 |

 

ما هم نمی فهمیم،كسی باید جَووناز دست داده باشه،تا بفهمه،یعنی چی حضرت زینب سلام الله علیها میگه،وقتی دیدم صدایعلی از وسط میدان اومد داداشم هی میشینه،هی بلند میشه،رنگ صورت حسین برگشته،گفتمداداش چیه؟گفت:علیم رو كشتند،وقتی رسید كنار بدن علی اكبر،خودش رو از بالای مركبانداخت رو زمین،كجا دنبال بدن بگرده؟این ور میشد میگفت:علی،این ور،علی،علی،جلواومد بالا سرش نشست،سر رو گذاشت رو زانوش،دلش آروم نشد،این صورت رو گذاشت رو صورتعلی ،ولدی علی،با دستان خودش،دست بُرد داخل دهن،این لخته های خون رو از تو دهنمیكشید بیرون،میگفت:نمی خوای جواب من رو بدی؟دارم میمیرم،امشب اگه كربلا بودیم یهكلمه از علی اكبر نمی تونستیم بگیم،ملا عباس مازندرانی تو اون رؤیای صادقه،وقتیبردنش كربلا،خدمت حضرت مشرف شد،حضرت فرمود:خوب روضه خوندی اما،شب های جمعه دیگه توحرم ما اومدی،حرف از علی اكبر نزن،مادرم فاطمه تو حرمه،تو روضه میخونی نمی دونیمادرم چه میكنه،عرضم این یه جمله است،اما زین العابدین میگه دیدم تو خیمه ولولهشده،رفت و آمد زیاد شده،اما از هر كی میپرسیدم چی شده؟هیچكی هیچی نمیگفت،به مریضمیگن خبر بد ندید،هر كی یه جور طرفه میرفت،اما یه لحظه پرده خیمه رو بالا زدن،نگاهكردم دیدم چند تا جوون،یه عبا برداشتن،یه چیزی تو این عبا ریختن،دارن میارندارالحرب،بازم نفهمیدم چی شده،اما پشت سرش دیم،زینب زیر بغل حسین رو گرفته،عباسداره به سر میزنه.

بخوان به گوش سحرها اذان علیاكبر

بخوان دوباره برایم بخوانعلی اكبر

لب ترك تركت را به هم نزنبابا

نه،بذار جور دیگه اش رو بگم:

لب ترك تركت را به هم بزنبابا

اما

 تكان نخور  كه نپاشد جهان علی اكبر

دوباره داغ پیمبر تحملش سختاست

نرو جوانی ِ حیدر بمان علیاكبر

تا اومد گفت:بابا می خوامبرم به میدان،بی معطلی ابی عبدالله گفت:برو،بر خلاف قاسم،كه وقتی اومد ابیعبدالله،این پا اون پا كرد،علی اكبر كه اومد ابی عبدالله گفت:برو به میدان،چقدرقشنگ شاعر آورده،عمان سامانی:

برو كه در یك دل نمی گنجد دودوست

برو ،اما،قبل رفتن برو توخیمه،بچه ها دورت بگردن،زن و بچه ببیننت،طوری دور علی حلقه زده بودند دور علی اینزن و بچه،كه ابی عبدالله فریاد زد،رها كنید علی ِ من رو،علی من محو خداست،بذاریدبره،

به دست غصه نده دست دخترانمرا

تمام دلخوشی ِ كاروان علیاكبر

ببینکه تیر فراقت نشسته بر جگرم

ببینقدم زغمت شد کمان علی اکبر

یه جوری التماس رو آدم ازحرفاش میبینه،درسته امامه،اما رابطه پدر و پسری رو هم در نظرت بیار

عصای پیری بابا مقابلم نشكن

توان بده به من ِ ناتوان علیاكبر

نمی دونم میگیری یا نه؟اگهگرفتی امشب با ناله ات عرض ادب كن

كنار جسم تو رسم جهان عوضشده است

نشسته پیر كنار جوان علیاكبر

حسین........

                               دانلود روضه



برچسب‌ها: حضرت زینب, ام المصائب, ام المکاتب, اشعارحضرت زینب, هیئت زینبیون , متن اشعارحضرت زینب, اشعارسینه زنی حضرت زینب, شور, سنگین, زمزمه, اشعارمذهبی, پایگاه شعر, دانلودنوحه, شعر, ,
متن روضه شب ششم محرم_قاسم بن الحسن -حاج مهدی سلحشور
نویسنده روابط عمومی در 1 فروردين 1387 |


                         

تاكه از چهره ات نقاب افتاد

رونقبزم آفتاب افتاد

چهرهی مجتبائیت گُل كرد

دردل دشت التهاب افتاد

دیدعباس رزم شاگردش

دیدصحرا در اضطراب افتاد

وقتیاومد شروع كرد با اون ملعون ازرق شامی جنگیدن،با پسراش جنگیدن،عباس بالا بلندیایستاده بود،هی قاسم رو تشویق میكرد،مرحبا به قاسم،نمی دونم مادرش كربلا اومده یانه،اما اگه اومده اون لحظات با صدای تشویقات عباس،چه حالی پیدا میكرد نجمهخاتون،قاسمم بارك الله،بارك الله،احتمال به قریب به یقیق،اومده كربلا،آخه اومد دیدپشت خیمه ها قاسم نشسته زانوهاش رو بغل گرفته بود،داره گریه میكنه،قاسمم برا چیداری گریه میكنی؟گفت:مادر دو تا منظره یادم اومد الان،اول یادم افتاد،وقتی لحظاتآخر،بابام داشت جون میداد،عموم حسین كنار بابام نشسته بود،یه وقت دست من و تو دستحسین گذاشت،صدا زد گفت:حسین جان،این امانت من دست تواست تا كربلا،فهمیدی برا چیابی عبدالله با تأمل اجازه میدان  رفتن بهقاسم داد به قاسم بر خلاف  علی اكبر،علیاكبر كه میخواست بره میدان،معطل نكرد ابی عبدالله،وقتی اومد بی معطلی گفت:بابابرو،علی جان برو میدان،اما قبلش برو یه بار زینب تو رو ببینه،بچه ها تو خیمه تو روببینند،اما قاسم اومد ابی عبدالله این پا اون پا كرد،معطل كرد،چرا؟چون لحظاتآخر،امام حسین دست قاسم رو گذاشت تو دست برادرش،داداش این امانت پیشت باشه،میدونیدلم كجا رفت؟تا علی اومد بدن فاطمه رو تو خاك بذاره،گفت:

تاابد مجروح زخم كاری ام

وایمن از این امانت داری ام

مادریادم نمیره اون منظره رو،بابام گفت كربلا،برا عموت جان فشانی كن،من خودمو آمادهكرده بودم،برا امروز،دیشب ام كه از عموم پرسیدم،آیا من به شهادت میرسم،یا نه؟عمومگفت:قاسمم مرگ در ذائقه ات چه طوره؟ گفتم: احلی من العسل،از عسل شیرین تره"بچهرزمنده ها با این جمله خیلی انس دارند"اما امروز رفتم از عموم اذنبگیرم،اجازه نمیده من برم میدان،چیكار كنم،پس چی شد،كه گفت:به بلای عظیمی دچارمیشی،كو اون بلای عظیم،عموم كه اجازه میدان رفتن به من نمیده،حالا یا بازو بند،یاصندوقچه،گفت: قاسمم این و بردار به عموت نشون بده،اگه عموم این دست خط رو ببینه،دسترد به سینه ات نمیزنه،تا قاسم دست خط پدر رو داد خدمت ابی عبدالله،ابی عبدالله روچشماش كشید،گفت:بوی حسنم رو داره میده،بوی برادرم رو داره میده،وقتی خواست برهمیدان،روایت میگه دست در گردن عمو انداخت،اینقدر حسین و قاسم با هم گریه كردند،وغُشیعلیهما،دوتایی رو زمین افتادند

همهاز نعره ی تو فهمیدند

كاربا پور بوتراب افتاد

تاحریف نبرد تو نشدند

بارشسنگ در شتاب افتاد

گفت:نمیتونید با این نوجوان بجنگید،سنگ بارانش كنید،چند نفروكربلا سنگباران كردند،اول حربود عابس بود،قاسم بود،اما سنگ باران چهارم،اصلاً قابل قیاس با كسی نبود،دور حسینرو تو گودال گرفتند،امام باقر فرمود:اینقدر سنگ به بدن بابام زدند

گوئیازخم آتشین خوردی

یاعمو گفتی و زمین خوردی

بهسرت سر رسیده ام برخیز

شاخهی یاس چیده ام برخیز

سیزدهسال انعكاس حسین

پسرقد كشیده ام برخیز

خاطراتقدیمی یثرب

اشكهای چكیده ام برخیز

تانفس های آخرت نشود

تاكنارت رسیده ام برخیز

منجوان مرده ام بمان پیشم

خستهام قد خمیده ام برخیز

باتنت در برابرم چه كنم

شرمگیناز برادرم چه كنم

كهزده شانه ات به پنجه ی خویش

كهچنین تاب داده مویت را

حیفمشتی زكاكُلت مانده

گیسویتدست قاتلت مانده

بیشترمثل مجتبی شده ای

ولیافسوس بی صدا شده ای

مثلآیینه ای كه خورده زمین

تكهتكه،جداجدا شده ای

قدكشیدی شبیه عباسم

هركجا تیر خورده وا شده ای

صدایقاسم كه بلند شد،یا عما،بازم بر خلاف علی اكبر،كه صدای علی اومد،زینب میگه دیدمزانوهای داداشم داره میلرزه،آروم سوار بر مركب شد،حسین دیگه رمق نداره،اما تا صدایقاسم اومد،روایت میگه،عقاب آسا اومد وسط میدان،اون نانجیبی كه اومده،قاتلی كه كنارقاسمه،ابی عبدالله بعضی از روایات میگن:اون نانجیب رو به درك واصل كرد،بعضی هامیگن دستش قطع شد رو زمین افتاد،امدن اینو نجات بدن،بدن قاسم زیر سُم اسب هابود،مجسم كنی،بیچاره ات میكنه،این ناجیب ها رو كه ابی عبدالله فراری داد،دید قاسمپاهاشو داره رو زمین،میكشه،آروم میگه یا عما،گفت:برا عموت خیلی سخته صداشبزنی،نتونه كاری برات انجام بده،عزیزبرادرم.

سئوالهبرا من،چرا به قاسم گفتی اقاجان به بلای عظیم،دچار میشی؟بلای عظیم هم بود،تنهابدنی است كه دو بار پامال سُم مركب ها شده،اما عرضم اینه،هر جوری بود بدن رو اززمین برداشت،درسته سینه به سینه قاسم پاها رو زمین میكشید،اون نوجوانی كه پاهاش بهركاب مركب نمی رسید،پاها رو زمین میكشید،بلاخره بدن رو آورد به خیمه،اما بدن علیاكبر رو هرچی نگاه كرد،دید تنهایی نمیتونه برداره،گفت:جوانهای بنی هاشمبیایید....بلند بگو یا حسین.

                                           دانلود روضه



برچسب‌ها: شعر, اشعارسروده جهان میهن, شعرسینه زنی , شعرمداحی, نوحه , شعرحضرت زهرا, شعرحضرت فاطمه, شعر, اشعارسروده جهان میهن, شعرسینه زنی , شعرمداحی, نوحه , ,
متن روضه شب پنجم محرم_عبدالله بن الحسن -سیدمهدی میرداماد
نویسنده روابط عمومی در 1 فروردين 1387 |


                    

خورشیدرا به دیده شفق گونه دید و رفت

ازدست ماه دست خودش را کشید و رفت

ازخیمه ها کبوتر عاشق پرید ورفت

تاقتلگاه مثل غزالی دوید و رفت

دیدنیه آقازاده هی میخوره زمین،هی بلند میشه،آه،كجا میری عمه،وایسا لااقل یه زره تنتكنه عمه،داداش قاسمم زره اندازه اش نشد،من چرا زره بپوشم.

میرفت پا برهنه در آن عرصه ی جدال

میگفت عمه ، جان عمو کن مرا حلال

شبپنجمی باید بهتر ناله بزنی،چرا میگم ناله بزنی،چون روضه ی عبدالله روضه ی گوداله

داردبه قتلگاه سرازیر می شود

یهبچه ی ده ساله چیكار میكنه اون وسط؟

مبهوتتیر و نیزه و شمشیر می شود

کمکم خمیده می شود پیر می شود

یکآن تعللی بکند دیر می شود

دیدعمو افتاده بی رمقه،نانجیب یه ضربه تو سر حسین زد،كلاه خود افتاد،گردن حسین نمایانشد،سر اباعبدالله پیدا شد،بحربن كعب ملعون،اسمش رو بردم تو دلت لعنتش كنی،بحربنكعب،دید سر حسین،برهنه شد،شمشیرش رو بلند كرد،الان سر حسین رو جدا كنم،این بچه دیدالان موقعشه،تا شمشیر بالا رفت،یه بچه ده ساله،مگر چقدر بازو داره؟دستش روگرفت،جلوی شمشیر،وای،تادستش رو زدن،بازوش رو زدند،چی گفت:این بچه،وای من رو آتیشزده،تو رو نمی دونم،تا بازوش رو زدند،گفت:وای مادرم،مادرم،دو جور تفسیرمیكنند،جفتش رو برات میگم،هر كدوم رو پسندیدی ناله بزن،بعضی ها میگن بچه،كودك،تواوج سختی و صدمه،باید مادرش رو صدا بزنه،بچه همینطوره،از نظر روانی،وقتی حادثه ایبراش پیش بیاد،مادرش رو صدا میزنه،اما من این رو قبول ندارم،من میگم این بچه یامام حسنه،خون باباش تو رگاشه،آخه باباشم مادریه،باباشم تو كوچه ها دید یه مادریزمین خورد،آی امام حسنیا،از باباش یادگار داشت،افتاد تو بغل عمو،

دستشبرید و گفت که ای وای مادرم

رنگش پرید و گفت که ای وای مادرم

آهی کشید و گفت که ای وای مادرم

درخون تپید و گفت که ای وای مادرم

كاشكیبه همین جا تمومش میكردند،نمی خوام اسمش رو ببرم اما چه كنم،تا شب هفتم شاید زندهنباشم،بذار اسم این نامرد و ببرم،تا دیدن افتاده تو بغل حسین،داره جون میده،یهدفعه اومد نانجیب،دارم عین مقتل رو میخونم،فرماه حرملة بن كاهل،دیدن داره جونمیده،نانجیب تیر سه شعبه زد،سر تو بغل حسین جدا شد،حسین...مدینه بگی انشاءالله،..حسین..من میگم وای از دل حسین،چی كشیدی حسین جان،دیدی بعضی وقتها،بچهرزمنده ها میدونن،خیلی ها تو بغلشون شهید شدن،خیلی ها تو بغل حسین شهید شدن،امابعضی شهادت ها از ذهن آدم نمیره،این همه از جنگ میگذره،بعضی ها هنوز میگن اون صحنهاز یادم نمیره،نمیدونم اون صحنه میره یا نه،تا افتاد سر تو بغل حسین،نمی دونم،یادداداش حسنش افتاد،اما خیلی طول نكشید،بگم یا نه؟نانجیب ها میخواستن سینه ی حسین وخلوت كنند،كسی رو سینه ی حسین نباشه،سه مرتبه بگو یا حسین..

                            دانلود روضه



برچسب‌ها: شعر, اشعارسروده جهان میهن, شعرسینه زنی , اشعارمحرم, شعرمحرم, شب عاشورا, شعرمداحی, شعرسینه زنی شور(ویژه محرم), نوحه , شعر, اشعارسروده جهان میهن, شعرسینه زنی , شعرمداحی, نوحه , ,
متن روضه شب پنجم محرم_عبدالله بن الحسن -حاج محمود كریمی
نویسنده روابط عمومی در 1 فروردين 1387 |


                           

دستش به دست عمه و میخواست جان دهد

میخواست پیش عمه عمو را صدا زند

میدید حلقه حلقه همه چرخ می زنند

تا زخم بر بهشت حیا، بی حیا زند

 سنگیرسیده بوسه به پیشانی اش دهد

دستی رسید چنگ به سمت عبا زند

از بس كه ازدحام حرامی است

نیزه دار نوبت گرفته است كه سر نیزه را زند

حسین....روضه عبدالله روضه ی گوداله،مرد میخواد پای روضه اش

پا میزنند راه نفس بند آوردند

پر میکشند تا که کمی دست و پا زند

 خوناز شکاف وا شده فواره میزند

وقتی ز پشت نیزه کسی بی هوا زند

طاقت نداشت تا که صدای پدر شنید

بابا برو ، برو نمان كه عمو ناله ها زند

 دستشکشید و هرچه توان داشت میدوید

تیغی ولی رسید که آن دست را زند

از بس كه جا نبود در انبوه زخم ها

در مانده بود حرمله تیر از كجا زند

حسین....ای حسین...جلسه بانیش امام مجتبیاست،امام مجتبی خدای صبره،ولی ما تو روضه ی بچه اش صبرمون طاق میشه،ای حسین.. یهجمله میگم دیگه نمیگم:امام سجاد خورد خورد،این بدن و از بدن بابا جدامیكرد...حسین...حسین آرام جانم،حسین روح و روانم،دیدی یه جا معركه میگیرند،یه بچهقدش كوتاهه میاد،میگه چه خبره؟میگن اینجا معركه گرفتن،از لای جمعیت میاد میگه بریدكنار،خودش رو از زیر پای مردم رد میكنه،از لای این جمعیتی كه همه نیزه دستشونه،همهدارند داد میزنند،یه صدای بچه گونه میگه برید كنار،برید كنار، تا رسید  بالا سر عمو زخم و باید با دست نگه داری،اما یهزخم،نه، دو تا زخم،آخر دید نمیشه كاری كرد،سینه به سینه ی عمو چسباند،ایحسین،ارباب من حسین،آقای من حسین،عشق من حسین،دین من حسین،آی حسین..تو روضهبخون...آی حسین...خسته شدی؟مادرش یه لحظه صداش بند نمیآد،غریب مادر حسین....ایحسین،حسین،حسین،ای تشنه لب حسین

بابام انگاری با عموم تو میدونه،میدونه

سرتا پای عمو حسینم،پرخونه،پرخونه

آخه بچه یك سالش بوده،باباش رفته،تو بغل حسین بزرگشده،مردم بعضی ها یاوه گویی می كنند،برا اینكه نگن حسین به بچه هاش بیشتر میرسه،هرجا میرفت،این عبدالله بن الحسن باهاش بود،اینقدر حساسیت داشت،به زینب گفت:خواهر،نبینم صدای گریه ات بیاد،هوای این بچه رو داشته باش،خواهر من رفتم بچه ها روبه تو میسپارم،این بچه یادت نره،خواهر نكنه،بیای تو میدون،تا من زنده ام،خواهر بههمه بچه ها بگو لباس اسیری تنشون كنن،این بچه رو،داشته باش،مهلاً مهلا،پایین اومدزیر گلوش رو بوسید،داشت میرفت،گفت:خواهر،این بچه رو،همچین دست از دست عمه كشیدآستین پاره شد،كجا اومدی،حسین آرام جانم،حسین روح و روانم،امشب عاشوراست،امشب روضهی گودال قتلگاهه،ذكر بگیر اروم بگیری،حسین آرام جانم،حسین روح و روانم

                                        دانلود روضه

 



برچسب‌ها: شور ماه محرم الحرام , اشعارمحرم, شعر, پایگاه شعرمذهبی, هیئت زینبیون , لطفا کیک فرمائید (پرینت بگیرید) , دریافت فایل pdf به عنوان نسخه چاپی اشعار , ,
متن روضه شب اول محرم_مسلم بن عقیل -حاج منصور ارضی
نویسنده روابط عمومی در 1 فروردين 1387 |

[]

كوفه انگار كه نسبتبه تو احساس نداشت

باغ ها

دوازده هزار نامه فقطاز كوفه فرستادند

باغ ها ظرفیت عطر گلیاس نداشت

اصلاً حیف بود توبیای كوفه آقا

ریشه ی

همه ی حرف های ما چندبعدی است،هم مال امروز،هم مال اونروز

ریشه ی غفلت كوفه بهكجاها نكشید

كه سفیر پسر فاطمه راپاس نداشت

كوفه از بس كه نگاهشبه حرام عادت كرد

یعنی سینه زن،اگه هیبه نگاه به نامحرم ،زن های بی حجاب بكنی،خطر داره برا دلت،اول كار اشكت رومیگیرند،هرچی هم من و دیگران بخونیم ،مات میشینی دلت میسوزه،اما این سنگ كه توچشمته، نمیذاره گریه كنی

كوفه از پس كه نگاهشبه حرام عادت كرد

چشم دیدار تو  مسلم و عباس نداشت

حسین......

یادشان نیست تو را بسكه نمك نشناسند

اومدند در خونه یحسین،بعد از امر امیرالمؤمنین ،آقا دعا كن بارون نمیآد،قحطی مارو داره میكشه،زن وبچه مون دارن از تشنگی میمیرند،آقاجانم،حضرت دعا كرد،شنیدید،این حرف مال شبهفتمه،دعا كرد بارون اومد،بركه هاشون پر شد،همه خوشحال شدند،آقا جان تلافی میكنیم،اینامرد مردم،بی درد مردم

یادشان نیست تو را بسكه نمك نشناسند

گویی این شهر جفاعاطفه بشناس نداشت

آشنا با تو كسی بودولی بود ولی

جز دل حانی و طوئه دلحساس نداشت

امت نامه پران باتشری برگشتند

نامه نوشتند اما نامهپرون بودند

زره ای صدق و ثباتقدمی ناس نداشت

با تو دلهاست ولی برتو زبان شمشیر

كوفه جز تیر و سناندكه ی اجناس نداشت

پایتختی كه در آن عدلعلی میزان بود

هیچ در ظلم ستم بهرتو وسواس نداشت

به رجز خوانی من مردو زنش خندیدند

هی گفتم منمسلمم،نایب حسینم،هو كردن

به رجز خوانی من مردو زنش خندیدند

نایبت چاره ای ازخنده ی خناس نداشت

دست من بسته شد و دستجسارت وا شد

كوفی انگار دگر غیرتو احساس نداشت

داره با خدا مناجاتمیكنه،گریه میكنه،آخه تو كوچه های كوفه،دویست سرباز دارن باهاش میجنگند،دوباره كمكخواستند،ابن زیاد داد زد،فحش داد به اون سردارش،كه داشت میجنگید،گفت:مگه چیكارمیكنی،یه نفره نمیتونی دستگیرش كنی،گفت : اینها از بنی هاشم اند،مگه مارو بهسمت،بقّال های كوفه فرستادی، این مسلم ِ،فریبش دادند،امان نامه گرفتند از ابنزیاد،دادن دست آقا،همچین كه دادن دستش و خوند،دید اصلاً اینقدر امان نامه قویاست،میتونه بره به حسینش برسه،میتونه بره،دست از شمشیر كه برداشت،دستاش رو بستند،حالاهركیمیرسه یه شمشیر بهش میزنه،لبش شكافته شد،دندوناش شكسته شد،آب آوردن روزه اش رو بازكنه،دندونهای ثنایاش افتاد،خون آب رو  مضافكرد،آب رو برگردوند،به خودش گفت:من باید تشنه بمیرم،مثل اربابم حسین،آی حسین....



برچسب‌ها: شعر, اشعارسروده جهان میهن, شعرسینه زنی , شعرمداحی, نوحه , شعرحضرت زهرا, شعرحضرت فاطمه, , امام محمدباقر, شعر, اشعارسروده جهان میهن, شعرسینه زنی , شعرمداحی, نوحه , ,
اشعارحضرت عباس (ع)سروده شاعرومداح اهلب بیت برادرحاج مهدی جهان میهن
نویسنده روابط عمومی در سه شنبه 28 آبان 1392 |

برسرخوانت نمک گیرشدم

من که زیرعلمت پیرشدم

ذکرتوگویم نیفتم برزمین

جان فدای  یل ام البنین (س)

 

****

 

آیدنوایی از جنان ابوالفضل(ع)

ذکرلب علم کشان ابوالفضل(ع)

ذکرلب هرپهلوان الوالفضل(ع)

داردزحیدر(ع)اونشان(ع)

 

****

 

پیش توشیران دشمن از مگس هم کمتراست

ذکرتواوج عبادات منواز حج رفتن هم بهتر است

قوت بازوی تو کوه رااز جا   می کند

رجز وقت نبردت یاامیرالمومنین(ع)حیدر(ع)است

 

****

 

صحبتت باکودکان باشدلطیف

قدرتت صدمردجنگی راحریف

آری آری قدرت حق شدعیان

ای که داری از علی(ع)صدهانشان

 

****

 

کاری کردی که مستم

باتومن حق پرستم

من دخیل عاشقی را

برسرکوی توبستم

 

****

 

درمان دل اهل ولائی عباس(ع)

درهردوجهان امیدمائی عباس(ع)

 

ای به قربان توو آن دست قلمت

تاابدباشد به دوشم علمت

 

****

 

تیغ ابروی توگشته قبله گاهم یاابوالفضل(ع)

من گداودردوعالم پادشاهم یاابوالفضل(ع)

من زیرعلم چو  پهلوانم

من بی تودگرزنده نمانم

 

****

 

غیرتودگریارندارم

عشق توشده باغ وبهارم

این است دعایم هم شبها

تازیرعلم جان بسپارم

 

****

 

حک شدبه دلم داغ غم تو

من می کشم بردوش علم تو

شدقبله عشاق حرم تو

شرمنده شدم  از کرم  تو

 

****

 

 

یاحسین(ع)ای عشق عالم             دل من رو تو ربودی

اگه   نالایقت     هستم            چرا دربه روم گشودی

 

من   که بد بوده ام  اما                  توبودی گرفتی دستم

هرچه بدباشم ای آقا                   عاشق کربلات هستم

 

شده ام مست صبویت                 بخدا  شدم  گرفتار

همه می خونن ماهارو                نوکرعباس علمدار(ع)

 

 

می خونم  ذکرابوالفضل (ع)           تا بشم  که   افضل الناس

چی  میشه  آقابیام من            یه روز ی به کهف العباس(ع)

 

نه یهودم ، نه مسیحم                  نه کلیمم نه خوارج

همه  می خونن  ماهارو                نوکر    باب الحوائج

ای که ذکر تو ابوالفضل(ع)          به همه دردها دوایه

بخدا   درمون  این دل           یه   برات    کربلایه

 

بخدا    به    عشق مولا           خون تو رگهام می چوشه

اگه می بینی که مستم           فقط به عشق شش گوشه

*****

 

به خاطردست قلم می گیرم من زیرعلم

الهی که همه یه روز- راهی بشیم تابه حرم

****

 

ای پهلوان که به میدان حریف نداری

          خون حیدر(ع)در رگت ولی بی قراری

جهان     به  خود  ندیده چنین   یلی    

      کیستی که می بوسددست توراعلی(ع)

قمراگرقمرشدچون تو  قمر  هستی     

       به که رفتی که اینگونه جنگاورهستی

به که رفتی که بی سپرمی جنگی      

      چقدر تو    مانند  حیدر(ع)   می جنگی

الگوی   رزمی   برای   قاسم(ع)واکبر(ع)    

       تیغ  در  دست تو خود را می کندباور

توصیف   تو   از زبان ما خارج است  

        همین بس که نامت باب الحوائج(ع)است

ای  پدر  فضل  و  کرم    ابوالفضل(ع)   

      تنها توئی    صاحب   علم    ابوالفضل(ع)

برکلاه خودتو حک شده   ای علمدار(س)     

      لافتی    الا  علی  لاسیف الاذالفقار

جنگ خود،حیران ازجنگیدن توست    

      حتی خدا هم مشغول دیدن توست

ذکر  لبت یاحسین(ع)   و  رجز  نبردت یاعلی (ع)

شمشیرگرفتن وجنگیدنت مونمی زندباعلی(ع)

دوباره به میدان نبردزنده کردی حیدر(ع)را

دوباره بادست یداللهی زجاکندی خیبررا

چنان  شمشیر  زدی ای سردار بی قرین

که خداهم به تو گفت یاابوالفضل (ع)آفرین

بااین همه عظمت و شکوه ، ای پهلوان

آمدی  بردر خیمه حسین(ع)،ای شیرژیان

زانو  زدی  در  پیش حسین(ع) ، شاه دین

گفتی که مرا خوانده   غلام  تو ام البنین (س)

رخصت ای شاه،غربت تو تنهادردمن است

اجازه  بده  که  حالا  وقت  نبرد من است

زد  به  میدان  جنگ و  جنگ   آغاز کرد

زد   به     دل    لشکر   و   راه    باز کرد

یک چشم سوی علقمه ویک چشم سوی حرم

به یک دست شمشیرگرفت و به یک دست علم

به   پشت   بستی   مشک و به سینه بستی زره

همه می گویندتنها بادست تو  وا شود این گره

رساند خودرابه علقمه و پرکردمشک

جاری شداز چشمانش بارانی از اشک

تو  اینجاباشی و خیمه ها در تب و تاب

بیابرویم به حرم تاجان نداده طفل رباب

ای آب ، ای سند آبرویم پیش   فاطمه (س)

آبروداری کن تاسربلندبرگردم از علقمه

 

 

 

 

****

 

الایاایهاناس دلی دارم پراحساس

به روی سردرآن نوشته بیت العباس(ع)

 

 

****(مدح عباس(ع))

استاددرس نبردزخیمه نظاره گر

نظاره گررزم پسران برادر

آن طرف قاسم (س)زده بردل لشکر

این طرف غوغانموده علی اکبر(ع)

چونکه می دید رزم شاگردانش علمدار

ماشاءا...می گفت به پسران حیدرکرار(ع)

بماندکه به میدان نبرد چه رخ داد

کاری کردندکه به میدان رود استاد

آمدمقابل ارباب واذن میدان خواست

نمی توانم ببینم که  مولایم تنهاست

نگاهی به اوکردوآهی از دل حسین(ع)برخواست

علمدار،تاتوهستی خیمه هایم پابرجاست

غیرت ا...که هنوزلباس رزم نپوشیده بود

تشنگی کودکان اهل حرم را دیده   بود

فرمودکه تحمل ندارم بیشتر

از طرفی مرانامیده غلامت مادر

چونکه مولایش اذن میدان فرمود

واردخیمه شد،لباس رزم برتن نمود

تاکه جنگ خویش آغاز کرد

زدبه دل لشکروراه باز کرد

رجزی خواندمنم یل هاشمی نسب

انااخ الحسین(ع)،قتال العرب

دوباره زنده کردبه میدان حیدر(ع)کرار

حسین(ع)می گفت ماشاءا... علمدار

همه رابرخاک می انداخت صف به صف

همه لشکریک طرف وعباس(ع)یک طرف

دیدندنمی شوندحریف یل ام البنین(ع)

برای کشتنش دربین نخلهاکردندکمین

دیدندنمی تواننداینگونه اوراکشت

دست راستش جداکردنداز پشت

مشک رابه دست چپ گرفت وعازم

یاداطفال حرم درسرداشت دائم

تمام لشکربه سوی اوتاختند

دست دیگرش از بدن انداختند

باهزارامیدمشک آب رابه دندان گرفت

دشمن چودیداین صحنه راجان گرفت

نانجیبی برداشت عمودی آهنین را

شکافت فرق سریل ام البنین(س)را

چنان کاری بودکه تاآبرو رسید

ناگهان کنارخویش صدائی شنید

غرف خون شدسروروی وپیکرش

مادرش فاطمه(س)آمدبه سرش

منم زهرا(س)دختر رسول (ص)

حجت ابوالفضل(س)باشد قبول

 

سروده شاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان میهن

 

****

 

حضرت حیدر(ع)به نام فاطمه (س)حساس بود

خلقت از روز ازل مست از عطر گل یاس بود

ای که درکوچه ها سیلی زدی برفاطمه (س)

گردنت رامی شکست آنجااگرعباس (ع)

 

****

 

پرزنداین دل به سربام ابوالفضل (ع)

کرببلائی شدم از نام ابوالفضل (ع)

می بزنید امشبواز جام ابوالفضل(ع)

 

****

 

منم زینب (س)که داغم راکران نیست

ابوالفضلی ترازمن درجهان نیست

چه می گویم که اورب کرم بود

ابوالفضلی تراز من مادرم بود

 

****

 

عباس دلی بسان دریادارد

دست کرمی چنان زهرا(س)دارد

درکرببلاجان رابه فدای حسین(ع)کرد

گرماجان رابه فدایش کنیم جادارد

 

 

****

 

 

 



برچسب‌ها: شعر, اشعارسروده جهان میهن, شعرسینه زنی , اشعارمحرم, شعرمحرم, شب عاشورا, شعرمداحی, شعرسینه زنی شور(ویژه محرم), شعر, اشعارسروده جهان میهن, شعرسینه زنی , اشعارمحرم, شعرمحرم, شب عاشورا, شعرمداحی, شعرسینه زنی شور(ویژه محرم), اشعارعلم کشی, شعرمخصوص علم کشی, علم, مراسم علم کشی, نوحه , شعر, اشعارسروده جهان میهن, شعرسینه زنی , شعرمداحی, نوحه , شعر, اشعارسروده جهان میهن, شعرسینه زنی , اشعارمحرم, شعرمحرم, شب عاشورا, شعرمداحی, شعرسینه زنی شور(ویژه محرم), اشعارعلم کشی, شعرمخصوص علم کشی, علم, مراسم علم کشی, نوحه , شعر, اشعارسروده جهان میهن, شعرسینه زنی , شعرمداحی, نوحه , شعر, اشعارسروده جهان میهن, شعرسینه زنی , اشعارمحرم, شعرمحرم, شب عاشورا, شعرمداحی, شعرسینه زنی شور(ویژه محرم), اشعارعلم کشی, شعرمخصوص علم کشی, علم, مراسم علم کشی, نوحه , شعر, اشعارسروده جهان میهن, شعرسینه زنی , شعرمداحی, نوحه , شعر, اشعارسروده جهان میهن, شعرسینه زنی , اشعارمحرم, شعرمحرم, شب عاشورا, شعرمداحی, شعرسینه زنی شور(ویژه محرم), اشعارعلم کشی, شعرمخصوص علم کشی, علم, مراسم علم کشی, نوحه , شعر, اشعارسروده جهان میهن, شعرسینه زنی , شعرمداحی, نوحه , شعر, اشعارسروده جهان میهن, شعرسینه زنی , اشعارمحرم, شعرمحرم, شب عاشورا, شعرمداحی, شعرسینه زنی شور(ویژه محرم), اشعارعلم کشی, شعرمخصوص علم کشی, علم, مراسم علم کشی, نوحه , شعر, اشعارسروده جهان میهن, شعرسینه زنی , شعرمداحی, نوحه , اشعارعلم کشی, شعرمخصوص علم کشی, علم, مراسم علم کشی, نوحه , شعر, اشعارسروده جهان میهن, شعرسینه زنی , شعرمداحی, نوحه , ,
بنر
اشعارشب 8محرم (حضرت علی اکبر(ع)) سروده شاعرومداح اهلب بیت برادرحاج مهدی جهان میهن
نویسنده روابط عمومی در چهار شنبه 15 آبان 1392 |

*****(متن اشعارشب هشتم-حضرت علی اکبر(ع))

درمدح حضرت علی اکبر(ع)

شاگرددرس عباس(ع)،فرزندمولا

علی اکبر(ع)حسین(ع)،فرزندلیلا

برون زخیمه آمد مه بنی هاشم

همه محو آن قدوقامت رعنا

تاآن دم حرفی نزدتاکه دید

دشمن رجزمی خواندوغریب است بابا

زانوی ادب زدبه پیش مولایش

اذن میدان خواست تاکندغوغا

حلقه زداشک درچشم حسین(ع)

نگاهی کردبرآن قدو بالا

گفت کمی مقابل پدرراه برو

ای شبیه پیمبرخلقاًوخلقا

خواهرانت می خواهندتماشایت کنند

بروبا  اهل خیام وداعی  نما

وارد خیمه شدهمه گرفتند دوروبرش

مادردرآغوش گرفت وعمه می کرددعا

ناگه صدایی از لشکردشمن بلندشد

حسین(ع)،آیاکسی نیست بجنگدباما؟

گیسوان را،لباس را،زدست محرمان کشید

ای اهل خیام رهایم کنید رها

مگرنمی بینیدکه رجزمی خواندعدو

نمی توانم ببینم بیشترغربت آقا

لباس رزم به تن وسوارمرکب

زدبه دل لشکروبازکرد راه

آن طرف عباس(ع)تکبیری گفت

وبلندفریادزد ماشاء ا....

این طرف همه اهل خیام می گفتند

لاحول ولاقوه الابالله

پیرمردان لشکردشمن می گفتندبهم

آمدبه جنگ مارسول(ص) خدا

مانمی جنگیم بااین جوان دلیر

پیچید میان لشکردشمن این صدا

ناگهان صدایی بلندشدکه رجزمی خواند

اناعلی بن حسین بن علی مرتضا(ع)

پدرم حسین(ع)وجدم رسول ا...(ص)

منم زنسل علی (ع)وحضرت زهرا(ع)

تاشنیدندکه اوزنسل علی مرتضاست(ع)

آنهایی که مانده بودنداز مدینه درکوچه ها

دیدندکه حریف اوتک به تک نمی شوند

هرکس که نیزه داشت می زددرآنجا

چه بگویم که بااوچه کردند،واویلا

آنقدرزدند که علی (ع)شدارباًاربا

سروده شاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان میهن

***(روضه علی اکبر(ع))

برخیز که زهرا(س)از جنان رسیده

دست به کمرودوان دوان رسیده

گریه می کند ومی گویدای وای

عمرتوچه زودبه پایان  رسیده

---

ارباًارباشدی به زیرسم مرکب

پدررامی خواندی هردم به لب

بگفتی قصه ای درسینه دارم

زبعدمن چه آیدبرسرزینب(ع)

---

جوانان بنی هاشم بیائید

علی(ع)رابردرخیمه رسانید

نگوئیدمادرش لیلابیاید

کفن برقامت اکبر(ع)نماید

خداداندکه شرمنده ازاویم

چگونه من جواب اوبگویم

چطوری من ببینم مادرش را

علی اکبرش(ع)شدارباًاربا

بگوئیدخواهرم زینب(س)بیاید

عبایم رابگیردپهن نماید

---

ازتبارعشقم ولبریزاحساسم

شاگردکلاس درس عباسم(ع)

غیرتم ازمدینه تلاطم گرفت

دائم به یادپرپرشدن یاسم

اگرتمام لشکرحمله کندبه من

آماده جنگم و نمی هراسم

سروده شاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان میهن

***(شعرسینه زنی سنگین حضرت علی اکبر(ع))

حضرت علی اکبر(ع)

پاشوای اکبرم(ع)-اومدم ببرم

توروسوی خیمه های حرم

نمی تونی بابا-که پاشی توزجا

می بینم که شدی توارباًاربا

اکبرم(ع)-ای عسای پیری ام پیرم مکن

اکبرم(ع)- تونروبابا زمین گیرم مکن

اکبرم(ع)-پاشوتا  یار  باباشی

نه بابا- پا نشو از هم می پاشی

علی اکبر(ع)علی(ع)4

دائم می خوانم –پسرجوانم

پاشوبابا ببین قدکمانم

تشنه جان دادی –رو خاک افتادی

یک تنه بادشمناتوایستادی

اکبرم(ع)- مادرت منتظره توی حرم

اکبرم(ع)- پاشوباز پیش بابابزن قدم

اکبرم (ع)-پاشوبابا  آبروموبخر

اکبرم (ع)-عمه روازبین نامحرم ببر

علی اکبر(ع)علی(ع)4

می خوام برگردونم-اما نمی تونم

بدن توباباکرده کمونم

بیازینب(س)خواهر-تاببریم اکبر(ع)

ازبس پاره پاره گشته این پیکر

اکبرم(ع)-چقدرقدتوباباکشیده است

اکبرم(ع)-کی بااسب روبدن تودویده ست

اکبرم (ع)-پاشوکه منتظره خواهرت

اکبرم(ع)-پاشوکه منتظره مادرت

علی اکبر(ع)علی(ع)4

پاشوگشتم تنها-پاشوپیش بابا

بعدتوعلی(ع)خاک برسردنیا

پاشوای دلاور-بودی من رویاور

چشم به راه توئه توخیمه مادر

اکبرم(ع)-چطوری من ببرم پیکرت

اکبرم (ع)-توخیمه منتظره مادرت

اکبرم (ع)-چی شد اون زلفای سیاه تو

اکبرم(ع)-بگوباباچی بوده گناه تو

علی اکبر(ع)علی(ع)4.

سروده شاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان میهن

***(سینه زنی شور-حضرت علی اکبر(ع))

حضرت علی اکبر(ع)

شدی زبون زداکبر(ع)-وقتی زدی به لشکر

انگارزجاکندعلی(ع)-دوباره درب خیبر2

قدرتی داری-علی(ع)

ضربتی داری - علی(ع)

شیرشکاری- علی(ع)

کردی تویاری- علی(ع)

علی(ع) علی(ع) 4

هرکی اومدسوی-قدرت بازوی تو

به خاک کشانددشمنو-تیغ دوابروی تو2

ا...اکبر- علی(ع)

شیردلاور- علی(ع)

شبیه حیدر(ع)- علی(ع)

کندتوخیبر- علی(ع)

علی(ع) علی(ع)4

گرچه توهستی جوون-دشمن از توهراسوم

می جنگی همچون حیدر(ع)-داری از حیدر(ع)نشون 2

ای اسدا...- علی(ع)

تویدا...- علی(ع)

وقتی می جنگی –می گند

همه ماشاءا..- علی(ع)

علی(ع) علی(ع)4

چیکارکنم که پاشی-یاردل باباشی

می ترسم که ببوسم –داری ازهم می پاشی2

ای ارباًاربا- علی(ع)

عزیززهرا(ع)- علی(ع)

رحمی به حالم –نما

شدم من تنها- علی(ع)

علی(ع) علی(ع)4

پهلوت شکسته اکبر(ع)-شبیه زهرا(س)مادر

آتیش زدند به خیمه-به یادکوچه ودر2

رفتی جوانم- علی(ع)

پاشوکمانم- علی(ع)

پاشوکه بعدت –بابا

زنده نمانم- علی(ع)

علی(ع) علی(ع)4

قصه ای توچشاته-دلت همچون فراته

الهی من بمیرم-رقیه (س)چشم به راته2

شبه الپیمبر(س)- علی(ع)

ا...اکبر- علی(ع)

منتظرت –نشسته

توخیمه مادر- علی(ع)

علی(ع) علی(ع)2

سروده شاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان میهن

 

****

سینه زنی سنگین (محرم )

نصرمن ا... وفتح غریب

رسیده بازمحرمت-این دل توحرمت

نظرنمااز کرمت –این دل توحرمت

سرم به زیرقدمت-این دل توحرمت

دوباره این دلم هوائی حرم شد

سینه زن وگریه کن زیرعلم شد

شکرخدادوباره بازتوهیئت هستم

سهم من از باتوبودن آقاکرم شد

نوکردرگاه توام چون حبیب- نصرمن ا... وفتح غریب

ارباب ماسینه زنا-شاه کربلا

ارباب مادیوونه ها-شاه کربلا

تنها توئی مشکل گشا-شاه کربلا

هستی من زنده شد ازهست تو

زنجیرنوکریم باشه دست تو

به شوروشوق دل من نظرکن

این دل عاشق شده باز مست تو

شنیده ام که بودی آقای غریب - نصرمن ا... وفتح غریب

میون ذکریاربم-عبدالزینبم(س)

ذکرتوروی لبم-عبدالزینبم(س)

کربلاخواب هرشبم-عبدالزینبم (س)

زینب(س) نبینه روی نیزه ها سرتو

قرآن نخوان طاقت نداره خواهرتو

بلند شوای عزیز قلب مادرمن

به قتله گاه اومده امشب مادرتو

ذکرلب مادربودام یجیب - نصرمن ا... وفتح غریب

سروده شاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان میهن



برچسب‌ها: شعر, اشعارسروده جهان میهن, شعرسینه زنی , اشعارمحرم, شعرمحرم, شب عاشورا, شعرمداحی, شعرسینه زنی شور(ویژه محرم), حضرت علی اکبر, اشعارعلی اکبر, شعرعلی اکبر, اشعاراکبر, نوحه , شعر, اشعارسروده جهان میهن, شعرسینه زنی , شعرمداحی, نوحه , ,
اشعارشب 6محرم (حضرت قاسم بن الحسن(ع)) سروده شاعرومداح اهلب بیت برادرحاج مهدی جهان میهن
نویسنده روابط عمومی در شنبه 11 آبان 1392 |

 

****(شورسینه زنی )

سینه زنی

دلی که دائم ازتومی خونه

ببین از عشقت شده دیوونه

پرگرفته چون کبوتری

روبومت داره آشیونه

حالاکه نشدبرم حرم

بیاآقاامشب از کرم

منتی بزاربه نوکرت

پاتوبزار روی سرم

دل بی قرارم-آروم ندارم

شوق دیدن –حرم رودارم

یه کاری کن من –که بازدوباره

سرموروی –ضریح بزارم

 

آقام-3-آقاجان

 

دوباره مست ومدهوشم آقا

زائرقبرشش گوشم آقا

محرم آمددوباره آقا

لباس مشکی می پوشم آقا

حالاکه نشدحرم ببینم

ازغم دوریت خیلی غمینم

ولی بایادصحن وسرایت

میون هیئت آقا می شینم

غمم همینه-آرزوم اینه

که این دل من –حرم ببینه

الهی هرکس-حرم ندیده

یک شبی توی-صحنت بشینه

آقام-3-آقاجان

 

قرآن می خونه رونیزه سرت

رحمی نماتوبه حال خواهرت

اگه می تونی از جابلندشوتو

اومدبه گودال فاطمه(س)مادرت

حالاکه نشدبرات بمیرم

                                                                                         بزاربوسه از گلوت بگیرم                           

چطوربگو برم من به مدینه

ببین بعدتو دیگه اسیرم

همه امیدم-می موسپیدم

ببین گریبان-برات دریدم

توسرنداری-مادرنداری

بگومگه تو-خواهرنداری

برات بمیرم-حسین(ع)امیرم

چطوراز گلوت –بوسه بگیرم

آقام-3-آقاجان

 

 سروده شاعرومداح اهلب بیت برادرحاج مهدی جهان میهن

 



برچسب‌ها: شعر, اشعارسروده جهان میهن, شعرسینه زنی , اشعارمحرم, شعرمحرم, شب عاشورا, شعرمداحی, شعرسینه زنی شور(ویژه محرم), نوحه , شعر, اشعارسروده جهان میهن, شعرسینه زنی , شعرمداحی, نوحه , ,
اشعارشب 5محرم (حضرت عبدا...بن الحسن(س)) سروده شاعرومداح اهلب بیت برادرحاج مهدی جهان میهن
نویسنده روابط عمومی در پنج شنبه 9 آبان 1392 |

 

****

اشعارشب پنجم محرم(عبدالله بن حسن(ع))

مدح

سرشته شدباعشق توآب وگلم

جان زهرا(س)نظری کن آقابه دلم

گنه کارم ،بدم،ناچیزم اما

به امیدی آمدم نزن مهرباطلم

تمام سرمایه من عشق شماست

نگاه مکن به آنچه شدحاصلم

شرمنده ام وروی سربلندکردن ندارم

زاعمال بدخویش آقاخجلم

دوباره محرم شدووقت روضه

دوباره برین درگه ،من سائلم

بی آبرویم وآبرویم رابخر

ناقابلم وامشب نما قابلم

تمام آرزوی من اینست که

به نوکری خویش نمایی نائلم

بدم اماگرفتارتوهستم

کی گره وامی شوداز مشکلم

جدایم از توامادل جدانیست

عشق توآخرمی شودقاتلم

 

سروده شاعرومداح اهلب بیت برادرحاج مهدی جهان میهن

 

****(مدح عبدالله بن الحسن(ع))

مدح

دست دردستان عمه نظاره گر

عمویک طرف ویک طرف  لشکر

کودکی بیش نیست وبی شکیب است

به عمه می گویدچراعمویم غریب است

چرااین همه نیزه وشمشیربالاست

عمه رهایم کن که عمویم تنهاست

اززبان زینب(س):

درست است که تواهل رشادتی

عزیزدل برادرم پیش من امانتی

کاربه جائی رسیدکه صبرش تمام شد

ماندن برای عبدا...(ع)حرام شد

تاصدای واغربتای عموراشنید

دستش راکشیدوبه سوی عمودوید

رسیدبه عموی وگرفتش دربغل

ولی افسوس مهلت نداداوراعجل

نانجیبی ضربه ای زدکه دستش افتاد

درآغوش عموعبدا...(ع)جان داد

بلندشوپدرت آمده از جنان

بمیرم دستت به پوست شدآویزان

آرزویم بودای پسربرادرم

تاببینم رسیدی به سن اکبرم(ع)

ای دریغاشدامیدم ناامید

پیش چشمان عموگشتی شهید

 

سروده شاعرومداح اهلب بیت برادرحاج مهدی جهان میهن

 

 

****(سینه زنی تک –حضرت عبدا..بن الحسن(ع))

حضرت عبدا...بن الحسن(ع)

عبداللهم عبداللهم - من یارثاراللهم (ع)

دشمن تیغ و تیرآورده

توروغریب  گیرآورده

حسن (ع) برای یاریت

یک بچه شیرآورده

کودکه اما بی باک

به زیرپاهاش افلاک

چطورعمه ببینم

عموم افتاده برخاک

 

عبداللهم عبداللهم - من یارثاراللهم (ع)

 

بزاربجای بابام – عمه برم فداش شم

منم می خوام شهیدشم- مثل قاسم(ع)داداشم

وقتیکه زخمی شدم –شنیده ام آه تو

ببین عموگشته ام- قربونی راه تو

خوشحالم ای نگارم-به رات جان می سپارم

مثل عموم ابوالفضل(ع)-ببین من دست ندارم

به راهت پرپرشدم-فدای رهبرشدم

ببین بازوم شکسته-شبیه مادرشدم

عبداللهم عبداللهم - من یارثاراللهم (ع)

 

میگم اهلامن العسل-نترسم من ازعجل

مثل برادرم تو-بگیرمنو دربغل

پرمی گیرم از قفس-بسته شدراه نفس

باصورت افتاده ام-عموازپشت فرس

من غنچه پرپرم-ازتبارحیدرم(ع)

عموبیاببین که –بابام اومدروسرم

ازجام عشقت خوردم-اگه به راهت مردم

بابام خوشحاله که من-به راهت جون سپردم

 

سروده شاعرومداح اهلب بیت برادرحاج مهدی جهان میهن

 

 

****(شعرسینه زنی سنگین)سبک جدید وزیبا

سینه زنی حضرت عبدا...بن الحسن(ع)

 

تنهاگیرآوردعدو-تیرمی زدنداز هرسو

مگرکه من مرده باشم-که غریب باشه عمو

عبداللهم آمده ام (ای یاورم ، عمو2)

گرچه شهید شداکبرت(من اکبرم(ع)،عمو2)

 

عبداللهم(ع) عبداللهم(ع)-من یاورثاراللهم (ع)4

 

برای یاری دین-جان دادی تواین چنین

بزرگ شدم عموجان-بیاجنگم روببین

هدیه آوردم جونمو(برای تو،عمو2)

تموم زندگی من(فدای تو،عمو2)

 

عبداللهم(ع) عبداللهم(ع)-من یاورثاراللهم (ع)4

 

این مردم بی حیا-نمی شناسندخدا

آماده اندتاکنند-سرت روازتن جدا

به زیرتیغ ونیزه ها(بی یاوری ،عمو2)

می آدصدای گریه (یه مادری ،عمو2)

 

عبداللهم(ع) عبداللهم(ع)-من یاورثاراللهم (ع)4

 

 

هرکی رودیدم عمو-داشت به توسنگ می زد

مردی میون گودال –به مویت چنگ می زد

سراز تنت بریدند(توگودال ،عمو-2)

اومده مادرتو(به استقبال ،عمو-2)

 

عبداللهم(ع) عبداللهم(ع)-من یاورثاراللهم (ع)4

 

سرتوروبریدند-روبدنت دویدند

به غربت ماعمو- یه عده می خندیدند

کاشکی نمی زدند(عمه رو-عمو2)

آتیش نمی کشیدند(خیمه رو-عمو2)

 

عبداللهم(ع) عبداللهم(ع)-من یاورثاراللهم (ع)4

آقادراوج جنون-دوباره برسرزنون

میام برای مستی –هیئت زینبیون(س)

گره خورده بنام تو(سرنوشتم،آقا2)

برای ماهیئت تو(هست بهشتم،آقا2)

 

عبداللهم(ع) عبداللهم(ع)-من یاورثاراللهم (ع)4

 

آرزوم کرببلاته-دل من مبتلاته

شش گوشه قلب من –مثل صحن وسراته

کبوترم پرگرفت(تاحرمت،آقا2)

میشه بشم شامل(اون کرمت ،آقا2،

عبداللهم(ع) عبداللهم(ع)-من یاورثاراللهم (ع)

 

سروده شاعرومداح اهلب بیت برادرحاج مهدی جهان میهن

 

 

***(سینه زنی شور)

 

حضرت عبدا...بن الحسن(ع)

 

عمه چراذکرت،عمه یجیبه

عمه رهایم کن ،عموم غریبه

می خوام فداشم ،به راه دلبر

چی کم دارم من،ازعلی اصغر(ع)

کن خواهشم اجابت ،عمه

کرده بابام وصیت ،عمه

بشم عموفدایت ،عمه

 

غریب کربلائی عموجان

عزیزمرتضائی عموجان4

 

بغل می کردی منو،جای بابائی

حالامی بینم که تو،خیلی تنهائی

میشه دوباره برام،توباباباشی

عبدا..(ع)که نمرده ،توتنهاباشی

 

کی سنگ زده به رویت –عموجان

دارم میام به سویت-عموجان

که نبرندگلویت –عموجان

 

غریب کربلائی عموجان

عزیزمرتضائی عموجان4

میشه یه کم بیشتر-پیشم تمونی

ندیدم من خیری –ازنوجوونی

کودکم وای عمو-سایه سرمی خوام

نرویتیمم نکن –آخه پدرمی خوام

 

فقط تورومی خوام –عموجان

داری توبوی بابام-عموجان

نرونزارتنهام-عموجان

 

غریب کربلائی عموجان

عزیزمرتضائی عموجان4

 

خداروشکرکه شدم –پسرت

جونم فدای توی و-اکبرت(ع)

جای پسرعموتو-منونگهدار

دست منوبریدند-مثل عملدار

 

جون می دهم برادلبر-عمه

به راش مدم دست وسر-عمه

میشم فداش من آخر-عمه

 

غریب کربلائی عموجان

عزیزمرتضائی عموجان4

 

سروده شاعرومداح اهلب بیت برادرحاج مهدی جهان میهن

 

 

     

 



برچسب‌ها: شعر, اشعارسروده جهان میهن, شعرسینه زنی , اشعارمحرم, شعرمحرم, شب عاشورا, شعرمداحی, شعرسینه زنی شور(ویژه محرم), نوحه, هیئت منتظران, شعر, اشعارسروده جهان میهن, شعرسینه زنی , اشعارمحرم, شعرمحرم, شب عاشورا, شعرمداحی, شعرسینه زنی شور(ویژه محرم), نوحه, هیئت منتظران, نیشابوری های مقیم مشهد, اشعارشب پنجم محرم, اشعارعبدالله بن الحسن , شعر, اشعارسروده جهان میهن, شعرسینه زنی , شعرمداحی, نوحه , شعر, اشعارسروده جهان میهن, شعرسینه زنی , اشعارمحرم, شعرمحرم, شب عاشورا, شعرمداحی, شعرسینه زنی شور(ویژه محرم), نوحه, هیئت منتظران, نیشابوری های مقیم مشهد, اشعارشب پنجم محرم, اشعارعبدالله بن الحسن , شعر, اشعارسروده جهان میهن, شعرسینه زنی , شعرمداحی, نوحه , شعر, اشعارسروده جهان میهن, شعرسینه زنی , اشعارمحرم, شعرمحرم, شب عاشورا, شعرمداحی, شعرسینه زنی شور(ویژه محرم), نوحه, هیئت منتظران, نیشابوری های مقیم مشهد, اشعارشب پنجم محرم, اشعارعبدالله بن الحسن , شعر, اشعارسروده جهان میهن, شعرسینه زنی , شعرمداحی, نوحه , شعر, اشعارسروده جهان میهن, شعرسینه زنی , اشعارمحرم, شعرمحرم, شب عاشورا, شعرمداحی, شعرسینه زنی شور(ویژه محرم), نوحه, هیئت منتظران, نیشابوری های مقیم مشهد, اشعارشب پنجم محرم, اشعارعبدالله بن الحسن , شعر, اشعارسروده جهان میهن, شعرسینه زنی , شعرمداحی, نوحه , , نیشابوری های مقیم مشهد, اشعارشب پنجم محرم, اشعارعبدالله بن الحسن , شعر, اشعارسروده جهان میهن, شعرسینه زنی , شعرمداحی, نوحه , ,
توضیحات
نویسنده روابط عمومی در پنج شنبه 9 آبان 1398 |

  

 

 

تلفن راهنمای هیئت:

 

09155170914


 

قابل توجه بازدیدکنندگان محترم از این وبلاک (به خصوص هیئت های مذهبی ):

 

درصورتی که  می خواهید لینک وبلاک شمادراین وبلاک نمایش داده شود (تبادل لینک)

 

خواهشمنداست درقسمت پیشنهادات آدرس اینترنتی وبلاک خودرااعلام تابعداز بررسی

 

درصورت امکان تبادل لینک صورت پذیرد.

 


 

 

 

 

 

 

 

 

 

به نام خدا

 

شمادوستان گرامی می توانید اشعارخودرااز طریق لینک

 

نظرات به این سایت ارسال تابه نمایش گذاشته شود . 

 

 

 

 

                

 

 

 

 اشعارسروده شاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان (میهن)

 

کلیک فرمایئد:

 

متن اشعار درباره امام حسین(س)
متن اشعاردرباره حضرت عباس (س)
متن اشعاردرباره امام زمان(عج)
متن اشعاردرموردحضرت زینب(س)
متن اشعاردرموردحضرت زهرا(س)
متن اشعاردرموردپیامبر(ص)
متن اشعاردرموردحضرت علی(ع)

 

 

 

 

 

ویژه نامه ماه محرم ( اشعاربه تفکیک هرشب)

 

 

سروده شاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان میهن

 

 

ویژه نامه ماه محرم (اشعارسینه زنی ومدح باسبک های جدید )

 

سروده شاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان میهن

 

کلیک فرمائید

 

اشعاردهه محرم (به تفکیک 10شب) باسبک های  جدید

 

 

باذکرنام شاعرهرگونه استفاده  از اشعاربلامانع می باشد.

 

تلفن راهنمای اشعار:  09151051002

 

 

 

                                                     

 

 

 

 

 

 

 

 



برچسب‌ها: قلعه, تاریخی, منتظران , قلعه, تاریخی, منتظران , هیئت منتظران مشهدیهای مقیم مشهد, هیئت زینبیون, جهان میهن, شعر, عکس, هیئت زینبیون , سخن عاشقانه, عشق , نادرابراهیمی, عظمت, ویران, جهان میهن, هیئت زینبیون, فیل ماسه ای , مجسمه , هیئت منتظران, منتظران حضرت مهدی, سخن عاشقانه, عشق , نادرابراهیمی, عظمت, ویران, جهان میهن, قلعه, تاریخی, منتظران , هیئت منتظران مشهدیهای مقیم مشهد, هیئت زینبیون, جهان میهن, شعر, عکس, هیئت زینبیون , سخن عاشقانه, عشق , نادرابراهیمی, عظمت, ویران, جهان میهن, هیئت زینبیون, فیل ماسه ای , مجسمه , هیئت منتظران, منتظران حضرت مهدی, سخن عاشقانه, عشق , نادرابراهیمی, عظمت, ویران, جهان میهن, قلعه, تاریخی, منتظران , هیئت منتظران مشهدیهای مقیم مشهد, هیئت زینبیون, جهان میهن, شعر, عکس, هیئت زینبیون , سخن عاشقانه, عشق , نادرابراهیمی, عظمت, ویران, جهان میهن, هیئت زینبیون, فیل ماسه ای , مجسمه , هیئت منتظران, منتظران حضرت مهدی, سخن عاشقانه, عشق , نادرابراهیمی, عظمت, ویران, جهان میهن, قلعه, تاریخی, منتظران , هیئت منتظران مشهدیهای مقیم مشهد, هیئت زینبیون, جهان میهن, شعر, عکس, هیئت زینبیون , سخن عاشقانه, عشق , نادرابراهیمی, عظمت, ویران, جهان میهن, هیئت زینبیون, فیل ماسه ای , مجسمه , هیئت منتظران, منتظران حضرت مهدی, سخن عاشقانه, عشق , نادرابراهیمی, عظمت, ویران, جهان میهن, , هیئت منتظران مشهدیهای مقیم مشهد, هیئت زینبیون, جهان میهن, شعر, عکس, هیئت زینبیون , سخن عاشقانه, عشق , نادرابراهیمی, عظمت, ویران, جهان میهن, هیئت زینبیون, فیل ماسه ای , مجسمه , هیئت منتظران, منتظران حضرت مهدی, سخن عاشقانه, عشق , نادرابراهیمی, عظمت, ویران, جهان میهن, ,
پسر عمو جانم،تنهایم،نیابه كوفه ای آقایم-جواد مقدم
نویسنده روابط عمومی در 1 فروردين 1387 |


پسر عمو جانم،تنهایم،نیابه كوفه ای آقایم

هزار باری كه مردم و زنده شدم

فقط من از روی تو شرمنده شدم

به خونه ی یه زن پناهنده شدم

ثارالله،ثارالله

خدارو شكر سفیرتم ای نور عین

برات زبون گرفته ام با شور و شین

و الله ما لی امیر غیر الحسین

پسرعمو،پسرعمو،كوفه نیا

نصیبمن خسته،حالی شد

بدونكه دور من،خالی شد

سرمرو دارالاماره میزنند

باپا به جسم پاره پاره میزنند

تنمرو به میخ قناره میزنند

ثارالله،ثارالله

خدارو شكر سفیرتم ای نور عین

برات زبون گرفته ام با شور و شین

و الله ما لی امیر غیرالحسین

پسرعمو،پسرعمو،كوفه نیا

تودل از این غصه،آتیشه

آقاسرانجامت چی میشه؟

میترسم از اینیكه بی سقا بشی

كنارنعش اكبرت تنها بشی

پریشوناسیری ِ زنها بشی

ثارالله،ثارالله

خدارو شكر سفیرتم ای نور عین

برات زبون گرفته ام با شور و شین

و الله ما لی امیر غیرالحسین

دانلود مداحی

*******

و الله ما لی امیر غیر الحسین: بخدا قسم نیستامیری برای من جزء حسین علیه السلام.

قناره: چوبی یا آهنی دراز دارای میخ های بلند که در دکان قصابی گوشت رابه آن آویزان می کنند.



برچسب‌ها: شعر, اشعارسروده جهان میهن, شعرسینه زنی , اشعارمحرم, شعرمحرم, شب عاشورا, شعرمداحی, شعرسینه زنی شور(ویژه محرم), نوحه , شعر, اشعارسروده جهان میهن, شعرسینه زنی , شعرمداحی, نوحه , ,
صورتی زرد شده وقت سفر معلوم است-حاج محمود كریمی
نویسنده روابط عمومی در 1 فروردين 1387 |


صورتیزرد شده وقت سفر معلوم است

آتشسینه ای از دیده ی تر معلوم است

بهخودش روی زمین مثل پدر می پیچد

ازهمین صحنه غم زهر و جگر معلوم است

وسطحجره تنش روی زمین افتاده

بینگرداب بلا مرد خطر معلوم است

باقرآل پیمبر بدنش میلرزد

درشب حادثه ای تلخ سحر معلوم است

كمرشزخمی زنجیر و غم شلاق است

اشكمی بارد و داغی ِ شرر معلوم است

مظلوموا اماما،غریب وا اماما،شهید وا اماما،مسموم وا اماما

یادآن كوچه و بازار و غم ناموس است

خونرگ های عمو بین گذر معلوم است

سنگهای سر كوچه چه شتابی دارد

ازسر نی به زمین خوردن سر معلوم است

بهروی پیرهنی كه كفنش شد آخر

حالجای قدم چند نفر معلوم است

زینبزیر لب گفت كه تشنه است سرش را نبرید

درنگاهش چه غمی باز مگر معلوم است

دانلود مداحی



برچسب‌ها: شعر, اشعارسروده جهان میهن, شعرسینه زنی , شعرمداحی, اشعارشب نهم محرم , اشعارشب نهم , اشعارشب تاسوعا, , مت شعرشب تاسوعا, نوحه , شعر, اشعارسروده جهان میهن, شعرسینه زنی , شعرمداحی, نوحه , ,
عنایات جواد الائمه-محمدرضا طاهری
نویسنده روابط عمومی در 1 فروردين 1387 |


[]

عنایات جواد الائمه روبخونید،خیلی عجیبه،بارها و بارها این نانجیب ها به اذیت و آزار این ذوات مقدسهپرداختند،مخصوصاً جواد الائمه رو از سنین خردسالی مأمون ملعون اذیت و آزار می كرد،اُمفضل ملعونه اومد پهلوی ملعون،شكایت آورد،اینقدر بدگویی از آقا جواد الائمه كرد،تاریخنوشته،مأمون ملعون،مست لایعقل بود،شبانه از خانه بیرون شد،سوار بر اسب،شمشیر دردست،وارد حجره ی جوادالائمه شد،با خیال باطل خودش،شمشیر آنقدر بر بدن نازنین آقاجوادالائمه زد،دخترشم داره میبینه،دخترش با اینكه خودش اومده تحریك كردهبابارو،ترسید،گفت:عجب كاری بابام كرد،مست بود نفهمید،اگه هشیار بشه،شاید منم اذیتكنه،این طور تحریكش كردم،وقتی به هوش اومد گفت:بابا فهمیدی چیكاركردی،گفت:نه.گفت:وارد حجره ی جواد الائمه شدی با شمشیر،او را قطعه قطعهكردی،گفت:نه باورم نمیشه.چون بعد از اینكه آقا امام هشتم به شهادت رسید،همه ی مردماز مأمون برگشتند،دیگه نمی خواد خطای قبلش رو تكرار كنه،خادمش رو طلبید،گفت:ببینممن دیشب تو چه حالی بودم،گفت:امیر همینطور كه دخترت گفت:رفتی تو حجره ی جوادالائمه،با شمشیر بر پیكر جواد الائمه زدی،ترس بیشتر بر بدنش افتاد،گفت:برو یه خبریبیار ببینم چه خبری شده،وارد حجره ی جوادالائمه شد،دید آقا سر سجاده اش نشسته،خیلیخدا رو شكر كرد،برگشت،گفت:الحمدالله اونجور كه من دیدم جوادالائمه سالمه،اما دیدمدیشب چیكار كردی،گفت:بگید جوادالائمه بیاد،اكرام،احترام،حرفم اینه،آقاجوادالائمه،با وجود اینكه این نانجیب،دیشب مست وارد حجره اش شد،این جسارت روكرد،گفت: مامون،می خوام یه حرزی بهت بدم،حرز منه، این حرز همرات باشه،هیچ موقعدشمن به تو آسیبی نمی رسونه،بعد تو بری در خونه جواد الائمه دست خالی برگردی...



برچسب‌ها: شور ماه محرم الحرام , اشعارمحرم, شعر, پایگاه شعرمذهبی, هیئت زینبیون , لطفا کیک فرمائید (پرینت بگیرید) , دریافت فایل pdf به عنوان نسخه چاپی اشعار , ,
بنرسایت
لینک دوستان ما
» وب سایت شخصی شاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان میهن
» وب سایت هیئت زینبیون(س)-مشهد
» جی پی اس موتور
» جی پی اس مخفی خودرو

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان هیئت منتظران حضرت مهدی (عج)مشهد و آدرس heyatemontazeran.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آخرین مطالب وبگاه
» شعر سینه زنی سنگین سروده مداح وشاعراهل بیت برادرحاج مهدی جهان میهن(علمدار)باسبک جدید
» شعرروضه کوفه تاشام سروده شاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان میهن
» درمدح امام زمان (عج)سروده شاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان میهن
» اشعارمذهبی
» متن روضه شب هشتم محرم_علی اكبر علیه السلام -حاج مهدی سلحشور
» متن روضه شب هفتم محرم_علی اصغر علیه السلام -سیدمهدی میرداماد
» متن روضه شب ششم محرم_قاسم بن الحسن -حاج مهدی سلحشور
» متن روضه شب پنجم محرم_عبدالله بن الحسن -سیدمهدی میرداماد
» متن روضه شب پنجم محرم_عبدالله بن الحسن -حاج محمود كریمی
» متن روضه شب اول محرم_مسلم بن عقیل -حاج منصور ارضی
» متن روضه شب اول محرم_مسلم بن عقیل -حسن خلج
» متن روضه شب چهارم محرم_طفلان حضرت زینب سلام الله علیها -حسن خلج
» اشعارحضرت عباس (ع)سروده شاعرومداح اهلب بیت برادرحاج مهدی جهان میهن
» بنر
» اشعارشب 8محرم (حضرت علی اکبر(ع)) سروده شاعرومداح اهلب بیت برادرحاج مهدی جهان میهن
» اشعارشب 7محرم (حضرت علی اصغر(ع)) سروده شاعرومداح اهلب بیت برادرحاج مهدی جهان میهن
» اشعارشب 7محرم (حضرت علی اصغر(ع)) سروده شاعرومداح اهلب بیت برادرحاج مهدی جهان میهن
» اشعارشب 6محرم (حضرت قاسم بن الحسن(ع)) سروده شاعرومداح اهلب بیت برادرحاج مهدی جهان میهن
» اشعارشب 6محرم (حضرت قاسم بن الحسن(ع)) سروده شاعرومداح اهلب بیت برادرحاج مهدی جهان میهن
درباره وبگاه

هیئت منتظران حضرت مهدی(عج) باسابقه ای بیش از5سال به صورت هفتگی شبهای سه شنبه برگزار می گردد.که درزمینه های فرهنگی وتلاوت زیارت آل یاسین وروضه خوانی و... فعالیت دارد. مداح هیئت: برادرحاج مهدی جهان میهن سخنران : حجت الاسلام حاج آقای برزشی
.: : هیئت منتظران :.
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به هیئت منتظران حضرت مهدی (عج) می باشد....